رازصوفی محمد حدود یکصد سال پیش ملایی از منطقه بیاره عراق مشهور به ملااحمد بیاره ای به منطقه اطراف سردشت مهاجرت ودرقریه مشهور به ربط ساکن می گردد .همچنان که مرسوم بود وهست روحانیان کتابچه ای دارند که یادداشتهایی از مطالب جدید ومناسبتهای مذهبی واحکام عبادات وهمچنین طب سنتی رامی نگارند ملااحمدهم همچنین کتابچه ای راداشت که درباره نماز ها ، نماز عید ومیت وکلیه احکام مذهبی وهمچنین علاج بیماریها وداروهای سنتی مرسوم منطقه رایادداشت نموده بود اودرباره پیرمردی نوشته بود که درمنطقه بطور سنتی طبابت می کرد ونامش محمد بوده ومعمولا به پیرمردان اینجا صوفی می گویند که وی به صوفی محمد مشهور بوده است صوفی محمد درمعالجه بیماران وشناخت گیاهان وکاربرد داروتبحری داشته که حتی طبیبان مشهور ان زمان نیز اوازه مهارت وی راشنیده وگاها پیش وی رفتند ملا احمد در یادداشت هایش از معالجه قاطع مرض شیر پنجه وامراض صعب العلاج دیگر توسط صوفی محمد یاد نموده وگوشه ای از اسرارداروهای وی رایادداشت کرده است شیرپنجه واژه کردی همان سرطان است .ملااحمد بیاره ای بعد از مدتی به مهاباد نقل مکان کرده ودرهمین شهر نیز فوت نمود ودفترچه یادداشت وی پوسیده وورق ورق گشته وبسبب وجود ایه ها واسمهای مقدس در شبستان یکی از مساجد نهاده شد . وچند ورق بافیمانده این گنج نامه راز زندگی صوفی محمد و دارویی که درطب سنتی نیاکان ما جرجانی وابوعلی سینابه ان اشاراتی داشتند وازمواد منحصر به فردی استفاده کرده اند که طب نوین هنوز پی به روش ان نبرده وممکن است هنوز درگوشه وکنار سرزمینمان مکتوب نشده ودر سینه پیرمردان وپیرزنانی بی سواد باشد اشکار نمود