گذارشی از محکومیت و آزادی مسعود سیفی زاده به گزارش خبرگذاری هرانا
https://www.hra-news.org/2018/hranews/a-14813/
سهم من از عدالت خاطره فروردین ماه سال هزار و سیصد و نود و پنج منو به بند دویست و نه (زندان انفرادی اختصاصی وزارت اطلاعات)منتقل کردند و بدون داشتن حق تماس تلفنی یا ملاقات با خانواده در بدترین شرایط بی خبری از دنیا نگه داشته بودند که دیگه کاسه صبرم لبریز شد و اقدام به اعتصاب تر و خشک (امتناع از خوردن غذا و آب و هرگونه دارو) کردم که این اعتصاب بعد از گذشت چهار شبانه روز و گرفتن مجوز سه دقیقه تماس تلفنی با خانواده ام به پایان رسید بعد از گذشت حدود دو سال که در زندان اوین بودم متوجه شدم به خاطر تبخیر شدید آب بدنم در آن چهار روز و خشک شدن آب دهان دچار رسوب آهکی (سنگ بزاق) در حفره بزاقی دهانم شده ام که با یک جستجوی مختصر به شدت بدی و خطرناکی این بیماری پی میبرید از زندان با هزار بند و تبصره آزاد شده بودم ولی همچنان با درد های وقت و بی وقت سنگ بزاق سر میکردم تا همین چند روز پیش که زیر زبانم بالاخره پاره شد و سنگ بزاق به اندازه یک دانه گندم ازش بیرون اومد و الان تازه دارم رها میشم از زجر چندین ساله به خاطر هیچ به خاطر هیچ به خاطر هیچ و چه بسیار افرادی متحمل بلاهایی شدن به خاطر هیچ که درد من در مقابل آنها اصلا به چشم نمیاد