مجله زندگی ایده آل: فقط 19 سال دارد. جدا از اینکه هر سال مقام‌های مهم در رشته‌های مختلف ورزشی به دست آورده، توانسته با حضور یافتن در مسابقات جهانی مختلف دیگر هم خودش را به تمام جهان نشان دهد. آن‌قدر با سر و زبان و پرانرژی است که از شنیدن حرف‌هایش خسته نمی‌شوید. قصه این همه پشتکار ورزشی و هنری فرناز برای خیلی از هم سن و سالان او که روزهای‌شان را بی‌هدف شب می‌کنند، خواندنی است. اسکیت سرعت همان‌طور که از اسمش پیداست ورزشی سخت و پرهیجان است. علاوه بر علاقه و تلاش بی‌اندازه جسارت خود را می‌خواهد. اگر گاهی هوس کردید سراغ این‌گونه ورزش‌ها بروید تجربیات فرناز در پیمودن این راه را از دست ندهید

خودتو کامل معرفی کن.

 

فرناز طالشی متولد بیست هفت اذر سال۱۳۷۶ در مشگین شهر

 

تبریز ساکن هستی؟

۱ سال است که با مادم به تبریز آمدیم البته به خاطر من و دانشگاهم

 

 مدال و جایزه هایت ها به خیره اهدا کردی درست است؟

بله.

 

اسکیت از کی وارد زندگی‌ات شد؟ 

 

اجازه دارم اول از کمي از سابقه ورزشی خودم بگويم. 

 

حتما.

 

دوست پدرم در لردبیل باشگاه ورزشی داشت و من از بچگی در باشگاه بزرگ شدم. از سه سالگی ورزش را آغاز کردم. تقریبا 4سال ژیمناستیک کار کردم و همزمان با ژیمناستیک ایروبیک را هم شروع کردم، چند سال هم را ادامه دادم کم کم با اسکیت هم آشنا شدم. وقتی از کنار پیست اسکیت رد می‌شدم خیلی خوشم می‌آمد، همین شد که یک‌بار به پیست رفتم و اسکیت اجاره کردم (از آنهایی که دو چرخ جلو و دو تا عقب دارند) و این شد که همزمان با صخره نوردی  اسکیت را هم با خریدن کفش اسکیت با چرخ‌های ریلی شروع کردم. در ابتدا راه اسکیت نمایشی را کار می‌کردم و تا چند وقت چیزی به عنوان اسکیت سرعت نمی‌شناختم تا اینکه سال 89 وقتی 12 سالم بود برای مسابقات استانی همراه تیم به ارومیه رفتم. آنجا مسابقات اسکیت سرعت را دیدم، خیلی خوشم آمد و سال ۹۰ با خریدن اسکیت مخصوص به اسکیت سرعت علاقه‌مند شدم، ۱ سال در اردبیل برای خودم بدون مربی با چیزهایی که از مسابقات دیده بودم شروع به تمرین و اجرا کردم و همين شد که در سال ۹۱ در مسابقات مقام آوردم و به تیم ملی دعوت شدم که خیلی‌ها به دعوت شدنم اعتراض کردند.

 

چرا؟

 

می‌گفتند من در سطح تیم ملی نیستم اما سال بعد از آن که به تهران آمدم یک سال در پیست کار کردم و به عنوان نفر اول تیم ملی برای مسابقات به کره خواسته شدم. شرایط خیلی سختی بود چرا که سال بعد از آن هم برای مسابقات جهانی ایتالیا تنها یک نفر را برای اعزام از بین تیم جوانان و بزرگسالان می‌خواستند. با برگزار کردن 9-8 آزمون برای بازیکنان درنهایت من انتخاب شدم.

 

یک دختر با چه ویژگی‌هایی می‌تواند یک اسکیت‌باز حرفه‌ای شود؟ 

 

اولین فاکتور علاقه است. علاقه و پشتکار خودبه‌خود باعث پیشرفت در هر زمینه‌ای می‌شود و از همه مهم‌تر اسکیت ورزش پرهزینه‌ای است و نیاز به حمایت مالی خوبی دارد چون لوازم اسکیت به‌خصوص در این چند ساله خیلی گران شده است. 

 

تجهیزات اسکیت شامل چه وسایلی می‌شود؟

 

در مرحله حرفه‌ای به غیر از کفش اسکیت، کلاه، لباس و عینک مخصوص از ملزومات است. اما برای کسانی که تازه شروع به تمرین می‌کنند استفاده از آرنج‌بند و زانوبند محافظ برای آسیب کمتر واجب است.

 

چقدر زمین خوردی تا حرفه‌ای شدي؟

 

بی‌نهایت.

 

تا حالا شکستگی هم داشتی؟

 

بله دست و بینی اما زخم‌های عمیق تا دلتان بخواهد. به نظرم اسکیت  در کنار پرهزینه بودنش ورزش خيلي سختی هم هست. من حتی در رشته‌های صخره نوردی ایروبیک، ژیمناستیک و والیبال و بسکتبال هم بودم. تقریبا همه را امتحان کردم اما اسکیت یکی از سخت‌ترین ورزش‌هاست. الان هم به‌عنوان ورزش مکمل و برای تقویت عضلات پا اسکی می‌روم.

 

امکانات ورزش‌هایی مثل اسکیت در ایران چطور است؟

 

امکانات که واقعا پایین است و اصلا بهایی به این ورزش داده نمی‌شود و اصلا شرایط و پیست‌های ما با کشورهای دیگر قابل مقایسه نیست. ما روی آسفالت تمرین می‌کنیم اما مسابقات روی زمین‌های مخصوص اسکیت برگزار می‌شود.

 

چرا همان صخره نوردی و ایروبیک و تناسب اندام و ژیمناستیک را ادامه ندادی؟

 

من در این ورزش‌هایی که نام بردید خیلی سریع پیشرفت کردم و مقام‌های مختلف هم در و هم در ژیمناستیک  به‌دست آوردم. اما در اسکیت به سختی پیشرفت کردم این داستان تا الان هم ادامه دارد و برایم بسیار جذاب بود.

 

آدم بلند پروازی هستی؟ 

 

آره تا حدودی اما من اسکیت را به‌دليل هیجان بی‌اندازه‌ای که دارد دوست دارم.

 

به نظر مي‌آيد بچگی خیلی بازيگوش بودی؟

 

آره، خیلی.

 

تا حالا شده خسته یا منصرف شوي؟

 

در ورزش حرفه‌ای حرف و حدیث و حاشیه خیلی زیاد است، اما من تا به حال به هیچ‌کدام توجهی نداشتم چون هدفم برايم خیلی مهم‌تر بود.

 

منظور کدام هدف است؟

 

علاقه‌ام به اسکیت و مقام آوردن و پیشرفت در آن. خواسته من بالا بالاهاست و فعلا به چیزی که در فکرم است نرسیده‌ام. هدفم این است که در مسابقات آسیایی مقام خیلی خوبی به‌دست بیاورم. دوست دارم در مسابقات آسیایی شرکت کنم.

 

مسابقات جهانی راضی‌ات نکرد؟ تو که پله‌ها را دوتا یکی رفتی؟

 

(خنده) آره واقعا. من اول به مسابقات جهانی اعزام شدم نرفتم ولی ان‌شاء‌ا... سال دیگر در آسيا مقام خوبی بیاورم، این را بیشتر دوست دارم.

 

اسکیت را تا کجا قرار است ادامه بدهي؟

واقعا تا حالا به آخرش فکر نکردم چون دوست ندارم هیچ‌وقت تمام شود.

 

چه اتفاق‌های دیگری به روند حرفه‌ای شدنت کمک کرد؟

 

تغذیه و خوردن مکمل‌های ورزشی فاکتور خیلی مهمی است چون مسابقات و تمرین‌ها زیر آفتاب انرژی زیادی می‌گیرد و این انرژی از دست رفته با غذای معمولی تامین نمی‌شود، بنابراین این مورد بسیار مهمی است و نکته دیگر تمرین روزانه ماست. من تا مرحله حرفه‌ای شدن روزی دو وعده تمرین اساسی داشتم و الان هم در این مرحله روزی یک وعده دو ساعته تمرین دارم.

 

اگر الان کسی از حرف‌های تو به اسکیت علاقه‌مند شد باید چه کاری انجام دهد؟

 

برای کسی که می‌خواهد این ورزش را آغاز کند انتخاب زمین و تجهیزات آنچنانی چندان مهم نیست. علاقه و بعد پشتکار و تمرین زیاد مهم‌ترین ملاک‌هاست. در حال حاضر پیست زمین اسکیت ورزشگاه آزادی پیست مناسبی است برای کسانی که می‌خواهند این رشته را حرفه‌ای دنبال کنند.

 

فرناز! اگر به شما پیشنهاد بازی در یک فیلم سینمایی داده شود قبول می‌کنی؟

 

(با تعجب) این واقعا جزء سؤال‌های مصاحبه است؟!

 

آره خب... قبول می‌کنی؟

 

نمی‌دونم... از پیشنهادتان بدم نمی‌آيد ولی چون هم دانشجو هستم و هم سخت مشغول تمرین ورزشم شاید نتوانم همه این کارها را درست انجام بدهم و می‌ترسم به یکی از آنها لطمه وارد شود.

 

دانشجوی چه رشته‌ای هستی؟

 

معماری.

 

چه رشته بی‌ارتباطی؟ چرا این رشته؟

 

من به کار هنری علاقه زيادي دارم و الان تقریبا هنری هم انجام می‌دهم. با اینکه یک جورهایی کار سخت و مردانه‌ای به حساب می‌آید اما من واقعا این رشته را دوست داشتم. درواقع من همیشه رفتن راه‌های سخت را دوست دارم. شاید هم رشته ام را عوض کردم

 

از تجربه مربیگری در 19 سالگی‌ات بگو؟

 

خوبه. من در شروع کار به همه امید می‌دهم و تشویق می‌کنم که ادامه بدهند تا به جایی که دوست دارند برسند اما در کل دوست ندارم با مربی شدنم دیگر بازیکن نباشم و امیدوارم این روزها هیچ‌وقت تمام نشود.

 

مهم‌ترین آدم زندگی تو کیست؟

 

مادرم خیلی حمایتم کرده است و واقعا هر چیزی دارم از حمایت‌های مادرم است. به خاطر من از اردبیل  به تبریز امد و سختی‌های زیادی را تحمل کرد.

 

حرف آخر؟

 

می‌خواهم از اولین مربی تا آخرین مربی خودم حتی آنهایی که یک روز با من کار کردند تشکر کنم. اما اولین مربی من مادرم بود که عاشق او هستم